وکیل در ایران - وکیل در تهران

وکیل در ایران - وکیل در تهران

مشاوره حقوقی با وکیل دادگستری در ایران و تماس با دفتر وکالت در تهران 88019244 - 88019243
وکیل در ایران - وکیل در تهران

وکیل در ایران - وکیل در تهران

مشاوره حقوقی با وکیل دادگستری در ایران و تماس با دفتر وکالت در تهران 88019244 - 88019243

هبه مهریه؛ وکیل پایه یک دادگستری 88019244

آیا زنی که مهر خود را به همسرش هبه کرده است، می‌تواند از هبه خود رجوع و مهر خود را به صورت مجدد مطالبه کند یا خیر؟

باید سه حالت را از یکدیگر تفکیک کرد:

1- حالت نخست زمانی است که زوجه در خصوص مهریه، ما‌فی‌الذمه زوج را ابرا می‌کند. به این بیان که می‌گوید از نظر من تو دیگر تکلیفی برای پرداخت مهریه نخواهی داشت؛ این بیان باعث می‌شود تا تکلیف شوهر در ادای مهر به طور کلی ساقط شود.

2- حالت دوم زمانی است که زوجه در قبال طلاق، مهریه خود را به شوهر بذل می‌کند. بذل مهر در طلاق‌های خلع و مبارات انجام می‌شود، به این صورت که زن با پرداخت مالی به شوهر، از او می‌خواهد که طلاقش دهد. اگر زن در ایام عده طلاق از بذل خود رجوع کند، طلاق ملغی و کان‌لم‌یکن خواهد شد.

3- حالت سوم زمانی است که زوجه مهریه خود را به زوج هبه می‌کند. به این بیان که می‌گوید من مهر خود را به تو بخشیدم؛ در این حالت است که همانند سایر اشکال هبه، تکلیف شوهر در پرداخت مهریه.

http://iranianlawyer.net

نکاتی در مورد مهریه در قانون حمایت خانواده؛ وکیل خانواده 88019244


مهریه به مالی گفته می‌شود که در هنگام عقد ازدواج مرد متعهد می‌شود به همسر خود بپردازد. این مال می‌تواند به صورت نقدی (وجه رایج کشور)، سکه و طلا، سایر اموال منقول یا غیر منقول (ملک، خانه یا آپارتمان) باشد. پرداخت این مال نیز به عنوان دین و بدهی بر عهده زوج قرار دارد.
 
مهریه همزمان با انعقاد ازدواج در سند رسمی ازدواج ثبت می‌شود.

در ماده 22 قانون حمایت خانواده آمده است که اگر مهریه بیش از 110 سکه باشد، پرداخت آن مشروط به توانایی مالی زوج است. طبق این قانون میزان مهریه متعارف 110 سکه بهار آزادی است که مرد موظف است آن را پرداخت کند و وصول آن مشمول مقررات ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی است.

در صورتی که مهریه سقف مذکور را رد کند، دادگاه تمکن مالی مرد را برای پرداخت بررسی می کند و تصمیم می گیرد که فرد زندانی شود یا خیر؛ به این معنا که فقط ملائت زوج ملاک پرداخت است. با این حال تمام کسانی که تمکن مالی پرداخت 110 سکه را نداشته باشند، به زندان میروند. رعایت مقررات مربوط به محاسبه مهریه به نرخ روز کماکان الزامی است.

در این جا می‌توان سه حالت را متصور شد:

در حالت نخست، مهریه کمتر از ۱۱۰ سکه است که در این صورت باید تمام آن پرداخت شود، در غیر این صورت برابر قانون رفتار خواهد شد.

مطابق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی در حالت دوم، مهریه دقیقاً ۱۱۰ سکه است که مانند حالت نخست باید تمام آن پرداخت شود، در غیر این صورت برابر قانون رفتار خواهد شد. طبق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی کسانی که برای پرداخت ۱۱۰ سکه اقدام نکنند، راهی زندان می‌شوند.

در حالت سوم نیز مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تعیین شده است که در این وضعیت، در ابتدا باید ۱۱۰ سکه مطابق قانون پرداخت شود. در صورت امتناع از پرداخت، مطابق ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، زندان در انتظار فرد خاطی است. 

سپس دادگاه تمکن مالی فرد را بررسی کرده و مطابق وضعیت مالی و تمکن وی تصمیم‌گیری خواهد کرد.

ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی می‌گوید که «هر کس محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود چه به صورت استرداد عین یا قیمت یا مثل آن یا ضرر و زیان ناشی از جرم یا دیه و آن را تادیه (پرداخت) نکند، دادگاه او را الزام به پرداخت کرده و چنانچه مالی از او در دسترس باشد، آن را ضبط و به میزان محکومیت از مال ضبط شده استیفا می‌کند. در غیر این صورت بنا به تقاضای محکوم‌له، ممتنع را در صورتی که معسر نباشد، تا زمان تادیه حبس خواهد کرد.

عواقب نپرداختن مهریه

مهریه یک بدهی است که با نظر دادگاه به جای پرداخت یکباره به شکل اقساط دریافت می‌شود و این مساله هیچ تاثیر خاصی در ماهیت آن ندارد. برخی مردان تصور می‌کنند بعد از پرداخت چند قسط مهریه می‌توانند دیگر آن را نپردازند اما باید به این مساله توجه کرد که در صورت عدم پرداخت این دین، مهریه از حالت اقساط به حالت «حال» درمی‌آید و اصطلاحا این دین «حال» می‌شود و با منتفی شدن حالت «اقساط» مرد مجبور خواهد شد تمامی‌ آن را به شکل نقد بپردازد و دیگر امکان قسطی شدن آن وجود ندارد.

برخی تصورات نادرست دیگر نیز درباره مهریه وجود دارد که معمولا در زندان به مردان القا می‌شود. یکی از این تصورات آن است که مرد می‌تواند چند قسط از مهریه را در اجرای احکام دادگاه بپردازد و پس از آن می‌تواند با هدف اذیت و آزار زن، اقساط دیگر را در دادگاه‌های شهرهای دیگر بپردازد. 

در پاسخ به این موارد، باید گفت که مهریه تنها در شعبه‌ای از اجرای احکام قابل پرداخت است که در آن پرونده تشکیل شده باشد و اساسا هیچ کدام از دادگاه‌های خانواده دیگر در سراسر کشور اقساط مهریه را از مرد دریافت نمی‌کنند مگر آن‌ که پرونده‌ای در آن شهر تشکیل شده باشد. این مساله نیز تنها در شرایطی رخ می‌دهد که محل زندگی یا کار مرد به شهری دیگر منتقل شود و او بتواند این تغییر جغرافیایی را با دلایل کافی به دادگاه اثبات کند. در آن صورت پرونده نیز ممکن است به آن شهر منتقل شود. 

البته مهریه از سوی اعضای خانواده، دوستان، پیک موتوری و … هم قابل پرداخت است تا هیچ مردی به بهانه‌هایی مانند حضور در ماموریت کاری، بیماری احتمالی، گرفتاری شغلی و … از زیر پرداخت این دین شانه خالی نکند. در اغلب دادگاه‌ها هم بابت پرداخت مهریه از فرد مراجعه‌کننده امضا گرفته می‌شود تا حضور او در دادگاه اثبات شود.

همچنین می‌توان پرداخت مهریه را بر اساس تاریخ مشخصی منظم کرد و مثلا با جلو انداختن یک قسط، قسط‌های بعدی را در اول، وسط یا آخر ماه داد. اگر هم تاریخ پرداخت مهریه با یک روز تعطیل مصادف باشد، باید روز بعد برای پرداخت مهریه اقدام کرد.

http://iranianlawyer.net

وکیل برای مهریه | گرفتن مهریه | مطالبه مهریه 88019243-88019244

زمانی که طرفین عقد نکاح بروقوع عقد نکاح تراضی می کنند در ضمن این تراضی به تعیین مهریه می پردازند که تعیین مقدار این مهر نیز منوط به تراضی طرفین است و مهر شامل هر آن چیزی می شود که مالیت داشته باشد و قابل تملک نیز باشد. تعیین مهر در واقع می تواند به معنی جبران خسارتی باشد که بعد از انحلال نکاح بر زن وارد می شود. به این نوع مهر که در نکاح دائم و با توافق طرفین تعین می شود مهر المسمی می گویند. اگر شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق بدهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عینا یا مثلا یا قیمتا استرداد کند. لازم به ذکر است اگر در نکاح دائم مهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد، نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین، بین آنها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود و اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد، زن مستحق هیچ گونه مهری نیست.( برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود) هر گاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود رh طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود. ( برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود.)

لازم به ذکر است در نکاح منقطع عدم مهر در عقد موجب بطلان است.

بنابراین با توجه به ایجاد مهرالمثل و مهرالمتعه در کنار مهرالمسمی می توان به این نتیجه رسید که مهریه به عنوان یک نهاد حامی زن بعد از انحلال عقد نکاح مورد تاکید قانونگذار قرار گرفته است.

چه مقدار از مهریه قابل مطالبه است:

مهریه دینی است بر ذمه شوهر که وی موظف است آن را تادیه نماید امادر مورد مقدار و چگونگی مطالبه این دین از جانب زوجه شرایط و سقفی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.

اگر طرفین در عقد نکاح مهریه را 110 عدد سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن تعیین نمایند، در واقع ایشان اقدام به تعیین سقف تعیین شده که از دید قانونگذار قابل مطالبه است نموده اند. بنابراین زوج مکلف است 110 سکه تمام بهار آزادی را تادیه نماید و وصول آن تابع ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی خواهد بود. طبق مواد قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی: هر کس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی به دیگری محکوم شود ( در این مورد مهریه ) و از اجرای حکم خودداری کند، هر گاه محکوم به عین مین باشد آن مال اخذ و به محکوم له تسلیم می شود و در صورتی که رد عین ممکن نباشد یا محکوم به عین معین نباشد اموال محکوم علیه با رعایت مستثنیات دین و مطابق قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوط، توقیف و از محل آن حسب مورد محکوم به یا مثل یا قیمت آن استیفاء می شود. مرجع اجرا کننده رای، اعم از قسمت اجرای دادگاه صادر کننده اجرائیه یا مجری نیابت، مکلف است به تقاضای محکوم له از طرق تعیین شده در این قانون و نیز به هر نحو که قانونا ممکن باشد، نسبت به شناسایی ام.وال محکوم علیه و توقیف آن به میزان محکوم به اقدام کند. لازم به ذکر است در موردی که محکوم به عین معین بوده و محکوم له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجرا کننده رای مکلف به شناسایی و توقیف مال است در نهایت اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدم ادعای اعسار او با جلب رضایت محکوم له حبس می شود.

لازم به ذکر است در مطالبه مهریه اسقف 110 سکه زوجه نیازی به اثبات ملائت زوج ندارد و مرد اگر مدعی عسار است باید آن را در دادگاه اثبات نماید.

اما اگر مهریه بیش از 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن تعیین شود آیا بیش از میزان 110 سکه نیز قابل مطالبه است؟

در پاسخ به این سوال باید گفت: از آنجا که مهریه یک قرارداد خصوصی بین طرفین است و از دید قانونی لازم الاتباع است، بنابراین بیش از میزان 110 سکه نیز از سوی زوجه قابل مطالبه است اما تادیه آن از سوی زوج منوط به آن است که زوجه بتواند ملائت زوج را اثبات نماید و در صورت عدم اثبات توانایی مالی مرد در پرداخت مهریه، حبس وی مجاز نمی باشد و باید اموال مرد معرفی و مهریه از آن وصول شود.

در صورتی که رای دادگاه مبنی بر پرداخت مهریه باشد، باید طریق وصول مهریه نیز مشخص شود. به این صورت که آیا باید مهریه را نقد پرداخت یا اقساط؟

 گرچه اصل بر این است که مرد باید مهریه مطالبه شده از سوی زن را به صورت یکجا بپردازد. اما در راستای هدف قانونگذار در کاهش حجم محبوسین، قانونگذار این اجازه را داده است تا در صورت اثبات عدم توانایی مرد در پرداخت مهر به صورت یک جا و صدور حکم اعسار، بتواند مهریه مورد مطالبه را به صورت اقساط بپردازد.

لازم به ذکر است از آنجا که مهریه زن از دیون ممتاز به شمار می آید که در صورت وجود دیون دیگر بر ذمه مرد، ابتدا باید مهریه زن تادیه شود، بعد از صدور حکم اعسار مرد و تقسیط مهریه، در صورتی که مالی از شوهر یافت شود، زن می تواند مهریه خود را که یک دین ممتاز است از محل آن مال وصول نماید.

مهریه عندالمطالبه است یا عندالاستطاعه؟

در این مورد می تون به ماده 1082 قانون مدنی اشاره نمود. بر اسا س اسن ماده: " به مجرد عقد زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. " این ماده متذکر شده که زن به مجرد عقد مالک مهر می شود بنابراین هر مالکی می تواند مالی را که به او تعلق گرفته هر زمان که بخواهد مطالبه کند. بنابراین برا اساس این ماده مهریه عندالمطالبه است اما می توان بر خلاف این ماده شرطی را در ضمن عقد گنجاند به این که مهریه عندالاستطاعه باشد و مرد در صورت توانایی مالی آن را بپردازد و زن می تواند این شرط را قبول کند یا از پذیرش آن امتناع کند.

نحوه وصول مهریه:

برای وصول مهریه می توان در اولین گام از طریق ارسال اظهارنامه به زوج اقدام کرد زیرا طبق ماده 156 قانون آیین دادرسی مدنی: " هر کس می تواند قبل از تقدیم دادخواست، حق خودرا به وسیله اظهارنامه از دیگری مطالبه نماید، مشروط بر اینکه مود مطالبه رسیده باشد. به طور کلی هر کس حق دارد اظهاراتی را که راجع به معاملات و تعهدات خود با دیگری است و بخواهد به طور رسمی به وی برساند ضمن اظهارنامه به طرف ابلاغ نماید

اظهارنامه توسط اداره ثبت اسناد و املاک کشور یا دفتر دادگاه ها ابلاغ می شود.

راه دیگری که می توان از طریق آن مهریه را مطالبه کرد، رجوع به دادگاه خانواده است و تقدیم دادخواست و طی کردن مراحل صدور حکم قطعی است. زوج در این روش ضمن تقدیم دادخواست مطالبه مهر به دادگاه باید مالی از شوهر به دادگاه معرفی کد تا دادگاه با توقیف و فروش آن مهر زن را پرداخت کند.

اما به دلیل طولانی بودن فرآیند دادرسی و به دلیل رسی بودن سند ازدواج، زن می تواند از طریق اجرای مفاد سند رسمی ازدواج نیز اقدام کند که مرجع صالح برای تقدیم در خواست صدور اجرائیه،دفتر ازدواجی است که عقد نکاح را ثبت کرده است.

لازم به ذکر است در صورت رای دادگاه مبنی بر وصول مهریه، طبق ماده 523 قان ون آیین دادرسی مدنی: " در کلیه مواردی که رای دادگاه برای وصول دین ( در اینجا مهریه ) به موقع اجراء گذارده می شود، اجرای رای از مستثنیات دین اموال محکوم علیه ممنوع می باشد.

ماده۲۴ـ مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:

الف ـ منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ‌علیه در حالت اعسار او باشد.

ب ـ اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ‌علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.

ج ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم‌ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می‌شود.

د ـ کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها

هـ ـ وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.

وـ تلفن مورد نیاز مدیون

زـ مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره‌بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.

تبصره۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکوم علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراءکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ‌له به‌وسیله مرجع اجراءکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکوم‌ٌعلیه خواهد شد مگر اینکه استیفای محکوم‌ به
به طریق سهل‌تری مانند استیفاء از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکوم‌ٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکان‌پذیر باشد که در این‌صورت محکومٌ‌به از طرق مذکور استیفاء خواهد شد.


تبصره۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد، مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرحهای عمرانی تبدیل به وجه گردد، یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ‌به از آن امکان‌پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد

http://iranianlawyer.net