وکیل در ایران - وکیل در تهران

وکیل در ایران - وکیل در تهران

مشاوره حقوقی با وکیل دادگستری در ایران و تماس با دفتر وکالت در تهران 88019244 - 88019243
وکیل در ایران - وکیل در تهران

وکیل در ایران - وکیل در تهران

مشاوره حقوقی با وکیل دادگستری در ایران و تماس با دفتر وکالت در تهران 88019244 - 88019243

صورتجلسه طلاق توافقی؛ توافقات در طلاق؛ مشاوره با وکیل طلاق توافقی 88019244

نمونه صورتجلسه توافقات طلاق توافقی

در تاریخ ............................... بین زوجین، زوجه خانم .......................... به شماره ملی ............................. و زوج آقای ........... به شماره ملی ...................... درخواست طلاق توافقی مطرح و شرط ذیل مورد توافق طرفین قرار گرفت.

1- الف - زوجین فاقد فرزند مشترک هستند؛  ب - زوجین دارای فرزند مشترک هستند: فرزند مشترک از دایره حضانت خارج است / فرزند مشترک داخل در دایره حضانت است.

- در صورت داخل بودن فرزندان مشترک در دایره حضانت، تکلیف حضانت آنها بایستی معلوم شود.

2- مهریه زوجه عبارت است از ................. که زوجه تعداد .............. را در قبال طلاق بذل می نماید.

نکته 1: بایستی نحوه پرداخت مهریه مشخص شود.

نکته 2: زوجه می تواند در قبال طلاق تمام مهریه را بذل کند یا یک سکه از آن را. زن می تواند در قبال طلاق حتی عوضی بیشتر از مهریه خود پرداخت کند. در همین صورتجلسه بایستی زوج نیز قبول بذل نماید.

3- نحوه استرداد جهیزیه باید مشخص شود. (اصولاً جهیزیه متعلق به زن و قابل استرداد است)

4- در خصوص نفقه گذشته (معوقه) و نفقه دوره عده طلاق، باید توافق صورت گیرد.

5- در خصوص اجرت المثل دوره زندگی زناشویی باید توافق صورت گیرد.

 6- عدم تفاهم اخلاقی و توافق به طلاق و عدم امکان ادامه زندگی مشترک.

7- در صورت یائسه بودن زوجه یا باردار بودن وی باید اقرار صورت گیرد.

8- نسبت به سایر موارد، زوجین ادعا و اختلافی ندارند (تعیین تکلیف در خصوص سایر موارد احتمالی اختلاف).


http://iranianlawyer.net

آیا می توان به دلیل خیانت، طلاق گرفت؛ بهترین وکیل طلاق 88019243-88019244

آیا نفس وجود رابطه یکی از همسران با شخص ثالث می تواند از موجبات طلاق باشد؟

طلاق عبارت است از زایل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص. طلاق ویژه نکاح دایم است و انحلال نکاح منقطع یا متعه از طریق بذل یا انقضاء مدت صورت می گیرد. موجبات یا اسباب طلاق چیزهایی هستند که مجوز طلاق به شمار آمده و به استناد به آنها می توان اقدام به طلاق کرد.

1- برابر ماده 1133 قانون مدنی «مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید». بنابراین اگر مرد بخواهد زن خود را طلاق دهد باید به دادگاه  رجوع و دادگاه با ارجاع اختلاف به داوری اقدام به اصلاح بین زوجین خواهد کرد و در صورتی بین زن و شوهر سازش حاصل نشود گواهی عدم امکان سازش به شوهر خواهد داد. دفتر طلاق  پس از دریافت گواهی عدم امکان سازش به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن اقدام خواهد کرد.

2- اما موجبات طلاق برای زنان محصورند: خودداری یا عجز شوهر از دادن نفقه(موضوع ماده 1129 قانون مدنی)، عسر و حرج(موضوع ماده 1130 و تبصره الحاقی به ماده 1130 مصوب 29/4/81)، غیبت شوهر بیش از چهار سال(موضوع ماده 1029) سوء معاشرت، ابتلا به امراض مسرى صعب العلاج، اختیار همسر دیگر بدون رضایت زوجه (طبق بند 3 از ماده 11 "قانون حمایت‏خانواده، "هر گاه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگرى اختیار کند، زن حق خواهد داشت از دادگاه تقاضاى صدور گواهى عدم امکان سازش براى طلاق نماید"). در این میان مفهوم عسر و حرج دایره اختیارات زنان را برای درخواست طلاق گشوده است چه آنکه عسر و حرج بر هر حالتی اطلاق شد  که ادامه زندگی را برای زوجه را با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. با این حال هرگاه زن بخواهد  در موارد مذکور در قانون مدنی از شوهر طلاق بگیرد باید به دادگاه رجوع کند و وجود یکی از موجبات طلاق را ثابت نماید.

3- سومین نوع از موجبات طلاق، توافق آنهاست. از این نوع طلاق در فقه و قانون مدنی با عنوان طلاق خلع و مبارات بحث شده است. در طلاق خلع و مبارات زن مالی به شوهر می دهد و از این راه موافقت او را برای طلاق جلب می کند.

4- چهارمین نوع از موجبات طلاق، تقاضای طلاق با عنایت به ماده 11 قانون حمایت‏خانواده‏ می باشد که هم برای مرد و هم برای زن پیش بینی شده است: 1- محکومیت به 5 سال حبس، 2- ابتلا به هرگونه اعتیاد مضرى که به تشخیص دادگاه به اساس زندگى خانواده خللى وارد آورد و ادامه زندگى زناشویى را غیر ممکن سازد، 3- هر گاه زوج بدون رضایت زوجه همسر دیگرى اختیار کند، هر گاه یکى از زوجین زندگى خانوادگى را ترک کند، تشخیص ترک زندگى خانوادگى با دادگاه است و 4- در صورتى که هر یک از زوجین در اثر ارتکاب جرمى که مغایر حیثیت‏خانوادگى و شوون طرف دیگر باشد به حکم قطعى در دادگاه محکوم شود. تشخیص اینکه جرمى مغایر حیثیت و شوون خانوادگى است‏با توجه به وضع و موقع طرفین و عرف و موازین دیگر با دادگاه مى‏باشد.

با عنایت به مباحث فوق باید گفت اثبات خیانت یا توهم به خیانت (در صورت وجود دلایل و امارات)، در صورتی که از مصادیق ایجاد عسر و حرج بوده و ادامه زندگی مشترک را ناممکن سازد می تواند برای مرد و زن از موجبات طلاق باشد. اگر چه مرد هر وقت بخواهد می‌تواند دادخواست طلاق بدهد و ملزم نیست دلیل خاصی را برای تصمیم خود ذکر کند و این قاعده مبتنی بر فقه اسلامی عنوان می شود که اختیار طلاق را به دست مرد داده است. ولی این محدودیت برای مرد وجود دارد که اگر بخواهد زن خود را طلاق بدهد حتما  به  دادگاه مراجعه کند. در این صورت، دادگاه گواهی عدم سازش صادر خواهد کرد و ثبت طلاق فقط با این گواهی ممکن خواهد بود. این در صورتی است که اگر زن درخواست طلاق کند در صورتی که از طریق طلاق خلع یا توسل به شروط ضمن عقد نکاح و گرفتن وکالت برای طلاق مدد نجوید برای درخواست طلاق می بایست به اثبات ادعای خود بپردازد که خیانت یا توهم به خیانت همسرش موجب عسر و حرج شده یا با توسل به بند 5 ماده 11 قانون حمایت‏خانواده‏ اقدام نماید.

خیانت در در زندگی زناشویی به شکل مشخص در قانون موضوعه ما جرم انگاری نشده است. شاید بتوان گفت تنها آثار این خیانت مثل رابطه نامشروع جنسی است که حسب مورد می تواند مشمول مجازات حد یا تعزیر قرار گیرد. از این سو ارسال یک ایمیل که محتوای ابراز علاقه ساده به یکی از همسران دارد نمی تواند جرم باشد. از سوی دیگر ارسال یک فیلم یا برنامه صوتی و ... مستهجن تنها می تواند مشمول جرایم رایانه ای تلقی گردد و نه از باب خیانت.

آیا وجود رابطه اینترنتی از قبیل ایمیل، چت و ... می تواند در دادگاه به عنوان دلیلی مبنی بر خیانت محسوب شود؟

با توجه به مطالب فوق الذکر، موضوعیت این سوال تنها برای زن مطرح خواهد بود تا برای طلاق و احراز عسر و حرج بدان متوسل شود چه آنکه مرد برای طلاق نیازی به اثبات موضوعی ندارد.

ماده 1257 قانون مدنی اذعان دارد هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی‌علیه هرگاه در مقام دفاع‌، مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر بر عهده او است‌. دلائل اثبات دعوی عبارتند از: اقرار، اسناد کتبی‌، شهادت، امارات‌ و قسم‌. راه های ثبوت امر کیفری نیز چنانچه در قانون مجازات اسلامی آمده عبارتند از اقرار، شهادت، قسامه و علم قاضی.

ایمیل، اس ام اس یا چت را می توان از جهت شباهت با دلایلی همچون سند عادی سنجید. اما چون امکان دخالت در این اسناد از طریق هک و ... بسیار است اطمینان از صحت و درستی  و نیز انتساب آن نسبت به سایر اسناد کتبی کاهش می یابد.

همچنین در استناد پذیری این وسایل ارتباطی با توجه با فصل سوم جرایم رایانه ای ماده 50 آن قانون می گوید: «چنانچه داده ای رایانه ای توسط طرف دعوا یا شخص ثالثی که از دعوا آگاهی نداشته، ایجاد یا پردازش یا ذخیره یا منتقل شده باشد‌ و سیستم‎ رایانه ای یا مخابراتی مربوط به نحوی درست عمل کند که به صحت و تمامیت، اعتبار و انکارناپذیری داده ها خدشه وارد نشده باشد، قابل استناد خواهند بود.» از این سو به منظور حفظ صحت و تمامیت، اعتبار و انکارناپذیری ادله الکترونیکی جمع ‌آوری شده، لازم است مطابق آیین‌نامه مربوط از آنها نگهداری و مراقبت به عمل آید. بنابراین باید گفت می توان از ایمیل، اس ام اس و چت با شرایطی که در فوق اشاره شد جهت اثبات ادعا استفاده نمود و بدانها استناد کرد.

روش های ارتباطی چون ایمیل، چت، اس ام اس تنها می توانند از امارات ایجاد علم برای قاضی نام برد که در کنار سایر شرایط موجب علم قاضی در مسئله گردد. همان طور که اشاره شد صرف وجود چنین رابطه ای به صرف رابطه اینترنتی جرم انگاری نشده و تنها در صورت بروز این رابطه در قالب های جرایم عمومی (مذکور در قانون مجازات) قابل پیگرد است


http://iranianlawyer.net

نفقه فرزندان | نفقه اقارب | وکیل دعاوی خانوادگی88019243-88019244

خانواده از اعضایی تشکیل شده که بین آنها نسبت یکسانی وجود دارد که قانونگذار از آن تحت عنوان اقارب نسبی یاد کرده. که در بین این اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی ( پدر، مادر، اولاد و اولاد اولاد ) اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق به یکدیگرند. منظور از صعودی بودن این است که پدر غنی باید نفقه فرزند فقیر خود را بپردازد و منظور از نزولی بودن این است که فرزند غنی باید نفقه پدر فقیر خود را بپردازد.

نفقه نیز عبارت است از: مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق

لازم به ذکر است کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازد  و کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد. برای تشخیص تمکن  باید کلیه تعهدات و وضع زندگی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود

در صورت وجود دو شرط بالا نفقه اولاد بر عهده پدر است. پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. هرگاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه مساوی تادیه کنند. ( تلفن تماس با وکیل متخصص خانواده | 86095469 )

لازم به ذکر است هر گاه یک نفر، هم در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد که از حیث الزام به انفاق در درجه مساوی هستند نفقه او را باید اقارب مزبور به حصه متساوی تادیه کنند بنابراین اگر مستحق نفقه پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید پدر و اولاد او متساویا تادییه کنند بدون اینکه مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید مادر و اولاد متساویا بدهند.

همچنین اگر اقارب واجب النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آنها را بدهد، اقارب در خط عمودی نزولی ( فرزندان ) مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی ( پدر و مادر ) هستند.

باید گفته شود نفقه اقارب همیشه ناظر به آینده است و نفقه گذشته را شامل نمی شود ،یعنی نفقه گذشته اقارب قابل مطالبه نیست، همچنین نفقه اقارب از دیون ممتاز نبوده و در صورت افلاس و ورشکستگی شخص، اقارب خصوصیتی برای ممتاز بودن در تادیه نفقه به آنها ندارد

http://www.iranianlawyet.net

اجرت المثل چیست؟

اجرت المثل:

بر اساس اصول و مستندات حقوقی هر کس که کاری انجام می دهد، مستحق دریافت مبلغی به عنوان اجرت کارش می گردد. میزان این اجرت بر اساس توافق بین طرفین تعیین می گردد اما در صورتی که دو طرف در میزان این اجرت به توافق نرسند و یا به هر دلیلی میزان آن را تعیین نکنند، دادگاه بررسی می کند که در عرف و در میان کسانی که کاری مشابه کار انجام شده را انجام داده اند، چه میزان اجرت به فرد تعلق می گیرد و مبلغ تعیین شده را مورد حکم قرار می دهد. این مبلغ اجرت المثل نام دارد. بنابراین دادگاه به اجرت المثل حکم می کند زیرا هیچ کاری نباید بی اجرت باقی بماند.

در مورد تعلق اجرت المثل به فرد نکات زیر وجود دارد:

الزام به پرداخت اجرت المثل ویژه کاری است که مشروع و مباح باشد. بنابراین اگر شخصی از دیگری بخواهد تا کسی را برباید، چنین عملی اجرت ندارد.

هرگاه بخشی از کار انجام شود، اجرت المثل تنها به همان بخش تعلق می گیرد و نمی توان عامل را به اتمام کار ملزم کرد.

مصادیق اجرت المثل:

استیفاء از کار غیر:

استیفاء بهره مند شدن و انتفاع از مال و عمل دیگری است، جایی که شخص به هزینه یا کار دیگری بر دارایی خود می افزاید، خواه به صورت تملک باشد یا استفاده از منافع.

هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفا برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخثص عادتا مهیای آن عمل باشد، عامل مسحق اجرت خود خواهد بود. اما اگر ثابت شود عامل از ابتدا قصد تبرع ( رایگانی انجام دادن عمل ) را داشته، دیگر مستحق اجرتی نخواهد بود.

لازم به ذکر است در استیفاء از کار غیر اصل بر عدم قصد تبرع است. به عبارتی دیگر زمانی که شخصی بدون تعیین مبلغی برای کسی کاری انجام می دهد، اصل بر این است که کارش را در قبال دریافت اجرت انجام می دهد و رایگان بودن کار انجام شده نیازمند اثبات از طرف کسی است که مدعی است طرف مقابل کار را رایگان انجام داده است.

از جمله مصادیق استیفاء از کار غیر می توان به اجرت المثل کارهای انجام گرفته از سوی زوج اشاره نمود به این صورت که:

چنانچه زوجه کارهایی را که؛

1) شرعا بر عهده وی نبوده و

2) عرفا برای آن کار اجرت المثل باشد،

3) به دستور زوج و

4) با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و

5) برای دادگاه نیز ثابت شود،

دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید.

با احراز 5 شرط فوق زوجه مستحق اجرت المثل است و نیازی به وجود شرایط مندرج در تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق نیست.

استیفاء از مال غیر:

هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی از ما غیر استیفاء منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرت المثل خواهد بود مگر اینکه ثابت شود اذن در انتفاع مجانی بوده است.

از مصادیق استیفاء از مال غیر می توان به مورد زیر اشاره کرد:

عقد اجاره به محض انقضاء مدت برطرف می شود و اگر پس از انقضاء آن مستاجر عین مستاجره را بدون اذن مالک در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مزبور مستحق اجرت المثل خواهد بود.

اگرچه استیفاء منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد، وقتی باید اجرت المثل بدهد که استیفاء منفعت کرده باشد مگر اینکه مالک اجازه داده باشد که مجانا استفاده نماید.

بنابراین بعد از انقضای مدت اجاره دو وضع حقوقی برای مستاجر به وجود خواد آمد:

الف) قبل از مطالبه مالک: مستاجر در حکم امین است و مسوول تلف یا نقصی که از تقصیر او ناشی شده است، نیست و در صورتی باید اجرت المثل بپردازد که استیفاء منفعت کرده باشد.

ب) پس از مطالبه مالک: مستاجر در حکم غاصب است و مسوول تلف یا نقص مال است و بایید اجرت المثل مال را بپردازد ولو اینکه استیفاء منفعت نکرده باشد.

این اجرت المثل، اجرت المثل واقعی است که با توجه به نرخ روز بازار توسط کارشناس محاسبه می شود.

http://www.iranianlawyer.net

حضانت | نگهداری فرزند | وکیل خانواده88019243 و 88019244

در صورت عدم صلاحیت پدر و مادر حضانت فرزند با کیست؟

عدم صلاحیت پدر یا مادر در نگهداری فرزند.

حضانت طفل ( نگاهداری و تربیت فرزندانت وسط پدر و مادر ) هم حق و هم تکیف ابوین است و آنها بر اساس یک الزام قانونی موظف به انجام  تکالیف مربوط به حضانت هستند. بنابراین زوجین مکلفند در طول زندگی مشترک با حمایت مادی و معنوی از فرزندان خود، شرایط مناسبی برای رشد و پرورش آنها ایجاد سازند و تا زمانی که آنها از یگدیگر جدا نشده اند و زنده هستند این امر بر عهده هر دو می باشد و شخص دیگری بر آنها تقدم ندارد.

آنچه که گفته شد زمانی است که حضانت با مانعی مواجه نشده باشد و پدر و مادر صلاحیت حضانت فرزند خود را داشته باشند و خطری کودک را تهدید نسازد. زیرا در صورت بروز مانع برای حضانت قانونگذار وارد عمل شده و می تواند پدر و مادر را از این حق قانونیشان محروم سازد. زیرا آنچه در حضانت طفل ملاک است مصلحت خود طفل می باشد.

بر این اساس قانونگذار در ماده 1173 قانون مدنی مقرر می دارد: " هر گاه در اثرعدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر و مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه می تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی که برای طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.

مصادیق ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:

  • اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار
  • اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء
  • ابتلاء به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی
  • سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدی گری و قاچاق
  • تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف

در صورتی که نیاز دارید در این خصوص اطلاعات حقوقی بیشتری کسب نموده و با وکیل دادگستری و مشاور حقوقی، مشورت نمایید با دفتر وکالت ما (درفتر وکالت و مشاوره حقوقی دادگران حامی ) تماس حاصل فرمایید